اخبار روز سینما

ناگفته های همسر ناصر عبداللهی از مرگ او پس از 18 سال: ناصر را کتک زدند، اما اجازه ندادند حرکت کنم.

پایگاه خبری تحلیلی ریمینو (rimino.ir):

روزنامه اینترنتی فراز: «ناصر را کتک زده بودند اما من هیچ وقت نفهمیدم چه کسی این کار را کرده است». اینها صحبت های فاطمه فهیمی همسر ناصر عبداللهی است. او پس از 18 سال در مصاحبه خود داستان جدیدی از مرگ پرابهام خواننده مشهور را تعریف می کند. فردی که به گفته خودش در این سال ها متهم به قتل همسرش بوده اما قانون به او اجازه تعقیب قضایی نداده است. این پرونده عبداللهی بدون پیگیری پدر و فرزندان عبداللهی مختومه اعلام شد و عاملان مرگ وی هرگز شناسایی و مجازات نشدند.

«فاطمه فهیمی» همسر «ناصر عبداللهی» پس از 18 سال ناگفته های زیادی می گوید.

زندگی ناصر عبداللهی پس از جدایی از همسر اولش

فاطمه فهیمی می گوید: همسر اول ناصر بعد از جدایی شبانه تمام زندگی، خانه و مدارک داخل خانه را که متعلق به ناصر و بچه ها بود جمع آوری کرد، به جز چیزهای خیلی کوچکی که برای اتاق خواب بچه ها بود، حتی او حتی یک بار هم که شده بود. بعضی از وسایل بچه ها را که توانستند، شبانه رها کردند و 6 سال است که هیچ خبری از او نیست تا اینکه من با ناصر بودم. نبود».

وی ادامه می دهد: وقتی به بندر رسیدیم مدت زیادی در خانه پدرم زندگی می کردیم تا خانه بگیریم، چون بندر رفتن ما یک بار اتفاق افتاد، ناصر گفت 10 سال است که تهران است و می خواهد. برای بازگشت به بندر “وقتی به بندر رسیدیم، پدرم نمازخانه ای را که در پایگاه فرهنگی داشت به ما داد تا وسایلمان را آنجا بگذاریم. بعد از آن در خانه پدرم زندگی کردیم تا خانه پیدا کنیم.”

فهیمی می گوید: روزی که این اتفاق برای ناصر افتاد، من در خانه پدرم بودم نه در خانه خودم، به درخواست ناصر به خانه پدرم رفتم و ناصر گفت در حال آماده کردن یک قطعه هستم، شما بروید من می رسم. بعد از ظهر همه بچه ها در خانه بودند (نوید، نازنین و نامی).

گفت یکی این اتفاق دو ماه بعد از رفتن به خانه خودمان افتاد، او ادامه می دهد: روزی که این اتفاق افتاد بچه ها به مدرسه می رفتند و من با دخترم نینا رفتیم خرید، وقتی ناصر به من گفت برو من خودم دنبالت می روم. وقتی رفتم به ناصر زنگ زدم جواب نداد. وقتی به بچه ها زنگ زدم، آنها خانه بودند. یک بار گفتند پدرشان خواب است و بار دیگر گفتند کار می کند. فردای آن روز به من گفتند باید در سورو بمانی که پدرت به دنبالت می آید.

همسر ناصر عبداللهی می گوید: صبح روز بعد که به خانه پدرم رفتم، خانواده ناصر به خانه پدرم آمدند؛ فکر می کنم این برادر ناصر بود که دنبال پدرم رفت و پدرم هم رفت. او چرا خانواده نصیر را تعقیب کردند، بعد فهمیدم که ناصر در بیمارستان است، این را پدرم به من گفت: «مادر ناصر به من گفت خوب است با وجود اینکه ناصر در بیمارستان بستری بود، به من گفت فعلاً به خانه نرو».

جسد بی جان روی تخت بیمارستان…

او ادامه می دهد: «وقتی به بیمارستان رفتم ناصر اصلا حالش خوب نبود، سر تا پا درگیر بود، الان واقعاً نفهمیدم چه اتفاقی برایش افتاده است، خانواده ام هم متوجه نشدند که چه اتفاقی افتاده است. اما حواشی زیادی داشت که می گفتند کار ماست و ناصر را شکست دادیم.

فاطمه فهیمی می گوید: در بیمارستان فقط جسد بی جان بدون جمجمه، کتف، زانو و مچ پا را دیدم، صورت ناصر مجروح شد و کلیه هایش از کار افتاد، این جسد کاملا بی جان را در بیمارستان دیدم، تا امروز نمی فهمم چه اتفاقی برای این شخص افتاده است.”

وی ادامه می دهد: ناصر اهل سنت بود و معتقد به اهل بیت بود، حتی زمانی که می خواست موسیقی احمد ثانی را بخواند، وقتی با پدرم مشورت کرد، پدرم به او گفت که من از تو حمایت می کنم و حالا ما را به کشتن محکوم می کنند. ناصر.”

قانون به فاطمه فهیمی اجازه پیگیری نداد!

همسر ناصر عبداللهی می گوید: وقتی برای پرونده ناصر به تهران رفتم و او را پیگیری کردم، گفتند نمی توانی همسرت را ادامه بدهی، فقط پدر، مادر و پسر بزرگش می توانند پرونده ناصر را پیگیری کنند، حتی قانون هم به من اجازه نداده است. ادامه هید.”

وی ادامه می دهد: بارها به کسانی که مرا مقصر می دانند و به حاشیه می رانند گفته ام: اگر من قاتل ناصر هستم چرا زنده باشم؟ ناصر پدر، مادر و خانواده نداشت؟ چرا کسی از من شکایت نکرد؟ به من نمیگی قاتل؟ در نهایت، برای رسیدن به حقیقت باید سرنخی به دست آورید. وقتی برای پیگیری می روم به من می گویند که نمی شود، باید از اعضای درجه یک خانواده باشد. از آنجایی که همسر ناصر بوده ام، از بستگان درجه یک محسوب نمی شوم. می گویند مادر، پدر، خواهر، برادر و پدر می توانند به پرونده ناصر ادامه دهند.

فاطمه فهیمی می گوید: وقتی برای پیگیری می روم و به من می گویند نمی توانی و حق نداری این کار را بکنم، چطور می توانم پرونده ناصر را پیگیری کنم؟ اگر قانون اجازه بدهد پیگیری می کنم! هیچ اختیار عملی به من ندادند، آنهایی که اختیار داشتند هم نرفتند، نمی دانم چرا، فقط می شنوم که به من می گویند خانم فهیمی برادر ناصر گفته که تو ناصر را کشتی. من هم به آنها گفتم که برادر ناصر تا دو سال بعد از مرگ از ما حمایت کرد. پس چرا چیزی نگفت؟ حالا می گوید چرا در آن دو سالی که به او کمک می کردیم قاتل بودیم؟ برادرانش می‌توانند به این موضوع رسیدگی کنند، اما نمی‌کنند.»

پزشکی قانونی; علت مرگ مشخص نیست، پرونده بسته است!

فاطمه فهیمی با اشاره به اینکه خانواده ناصر گفته اند ما پیگیری کرده ایم، پرونده مختومه است و دیگر امکان ادامه پرونده ناصر وجود ندارد، ادامه می دهد: حالا دلیلش چه بود، نمی دانم و نمی دونم گواهی پزشکی گرفتم، بعد از این اتفاق بچه ها بهم جواب ندادن به ناصر.»

او می گوید: از خانواده عبداللهی تنها ناصر است که می توان از او صحبت کرد، من هیچ چیز خوبی در این خانواده ندیده ام، دوست دارم بدانم چه اتفاقی برای همسرم افتاده است، چه اتفاقی برای ناصر افتاده است. اینگونه می شود “و چه کسی این بلا را برای او به بار آورد؟ برای من که محکوم به کشتن ناصر هستم، حتی این سوال نیست که چرا فرزندانش به این موضوع ادامه نمی دهند.”

فهیمی با تاکید بر اینکه به دلیل کم حاشیه بودن به پرونده می روم ادامه می دهد: اما نمی توانم چون تمام پرونده های حقوقی ناصر دست برادرش و خانواده اش است و در یک کلام می گویند که پرونده بسته شده است و این اختیار به من داده نمی شود.»

مرگی که خودکشی یا اعتیاد نبود

او تاکید کرد که ناصر یک خودکشی است نبود و اعتیاد نداشت، ادامه می‌دهد: «ناصر را کتک زدند، اما من هیچ‌وقت نفهمیدم چه کسی این کار را کرده است. کسی پیگیری نکرد. می‌دانم که ناصر مورد حمله قرار گرفته است، از آثاری که روی بدن ناصر دیده می‌شد مشخص بود. کسی نمی‌تواند ضربه بزند. سرش چنان می شکافد که جمجمه اش می شکافد و هیچ کس به گونه ای خود را نمی زند که یک تکه گوشت از صورتش کنده شود.

همسر ناصر عبداللهی می گوید: من در هیچکس دشمنی با ناصر ندیده ام، اگر چیزی ندیده باشم نمی توانم کسی را محکوم کنم. پزشک قانونی حتی حمله را تایید نکرد و علت مرگ را نامعلوم اعلام کرد. موضوع ناصر از نظر قانونی و پیگیری مشکل بود.

وی با اشاره به قتل روح الله داداشی ادامه می دهد: چند سال پیش در تهران بودم که روح الله داداشی به قتل رسید و قاتل او دستگیر و اعدام شد و رفتم دنبال کار قانونی و آنجا گفتم روح الله را پیدا می کنند. قاتل داداشی یک شبه با اینکه فرار کرده بود، او را به صورت قانونی تحت تعقیب قرار دادند، اما با آن همه شدت جراحت روی بدنش هیچ پیگیری انجام نشد.

محکومیت بی اساس

فاطمه فهیمی می گوید: «شوهرم در آن زمان سن نداشت و الان می گویند قاتل است، چرا فلانی را نگرفتند، اگر می گویند ما قاتل هستیم، چرا ما را نگرفتند، خیلی ها من را محکوم می کنند، من. برادرم و پدرم تمام عمر با من و خانواده ام بود، اما نمی دانم که ناگهان چه شد که او را کشتیم، بله، ناصر اختلافات و مشکلات زیادی داشت همسر اولش اما هیچ مشکلی با من و خانواده ام نداشتم.

او ادامه می دهد: “من کسی را محکوم نمی کنم، اما.” تیر محکومیت تا آخرین لحظه با من است. با اینکه تا آخرین لحظه کنار ناصر بودم و لحظه ای او را رها نکردم. پس من بیایم کاری کنم که ناصر نباشد؟ اما حالا همه می‌گویند این کار زن دوم و عموهایش بوده است.»

خبری که می تواند دلخراش باشد

فهیمی در خصوص اخباری که گفته جعلی است، گفت: برادرم با ارشاد صحبت کرد و آنها به او گفتند که کاری که می‌توانیم انجام دهیم این است که سایت‌های خبری قانونی را رصد کنیم تا کسی به خودش اجازه چنین کاری را ندهد. قوه قضائیه میگه پرونده ناصر بسته شده و قابل پیگیری نیست چرا بعد از 18 سال پسرش رو اذیت می کنی؟

و ادامه می دهد: ناگهان نینا به خاطر این اتفاقات دچار حمله عصبی می شود، او را پیش دکتر برده ام و می گوید عصب گلویش گیر کرده و این باعث خفگی کودک می شود، به دلیل استرس، خشم و شوک های عصبی را خدا می داند که در تمام این 18 سال نینا را با کمک خانواده ام بزرگ کردم و نگذاشتیم او کمبود داشته باشد اما حالا که بزرگ شده است.

ابهاماتی که بعد از 18 سال هنوز مشخص نشده است

همسر ناصر عبداللهی با اشاره به اینکه وقتی این اتفاق برای ناصر افتاد همه حضور داشتند، می گوید: خانواده اش اولین کسانی بودند که او را در بیمارستان دیدند، کارکنان رادیو، ارشاد، دوستان ناصر حتی از تهران آمدند و ناصر را دیدند. در آن شرایط من فقط می دانم که این به خاطر خودکشی یا اعتیاد نیست.

وی ادامه می دهد: ناصر مرده مغزی بود و پشت جمجمه اش نرم بود، آدم چه ضربه ای می تواند به خودش بزند که کمرش را نرم کند، هیچکس نمی تواند از این طریق خودکشی کند، اگر انگشت به سمت خانواده من است، پس چرا “چرا وقتی خانواده ناصر حق دارند پیگیری نمی کنند؟ چرا همه می گویند کار خانواده زن است؟ چرا بعد از 18 سال پیگیری نکرده اند؟”

آوین احمدی

آوین احمدی هستم سردبیر و مدیرمسئول رسانه بازتاب آنلاین که سعی میکنم آنچه در ایران و جهان میگذرد را برای شما در این وبسایت به اشتراک بگذارم

مقالات جذاب با ارزش مطالعه بالا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا